آیا اتحاد اعراب و اسرائیل علیه تهران پایان مییابد؟
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۴۶۲۱۸
فرارو- امیر مخول؛ رئیس اتحادیه جامعه عربی در حیفا است. او در سال ۲۰۱۰ میلادی توسط سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل (شین بت) به اتهام جاسوسی برای حزب الله لبنان دستگیر شد. به گزارش شین بت مخول در جریان بازدید از کشورهای عربی با یکی از عوامل شناخته شده حزب الله ملاقات کرد و برای جاسوسی علیه اسرائیل به خدمت گرفته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، سیاست منطقهای اسرائیل از دیرباز مبتنی بر هژمونی، برتریطلبی و استکبار بوده است. "شیمون پرز" و "بنیامین نتانیاهو" رهبران اسرائیل اغلب مفهوم اتحاد مبتنی بر "مغز اسرائیل و پول اعراب" را تکرار کردهاند در حالی که مفهوم حفاظت از رژیمهای عربی با فناوریهای اطلاعاتی اسرائیل و استراتژیهای صلح اقتصادی را نیز ترویج کرده بودند.
هدف همواره دو موضوع بود: دستیابی به عادی سازی و تقویت نفوذ منطقهای اسرائیل و تسریع ناپدید شدن آرمان فلسطین. اسرائیل به دنبال یک استراتژی چند جانبه است: اتحاد منطقهای تحت نظارت آمریکا به دنبال اعلام جنگ علیه ایران و سرنگونی نظام سیاسی آن کشور.
با این وجود، از آنجایی که اتحاد عربی خلیج فارس در جنگ یمن فرسوده شده تلاشهای اسرائیل برای جلب نظر یک متحد عرب که قصد جنگ با ایران را داشته باشد با شکست مواجه شده است. اسرائیل آرزوی خود را برای "محمد بن سلمان" ولیعهد سعودی (که او را متحد احتمالی آینده میداند) به منظور جایگزینی پدر پیرش "ملک سلمان" پنهان نکرده است. با این وجود، برخلاف میل اسرائیل تعدادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله کویت و امارات متحده عربی و به دنبال آن عربستان سعودی در ماه جاری کانالهای دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی را با تهران بازگشایی کردهاند.
اسرائیل با در نظر گرفتن سرنگونی نظام سیاسی ایران به عنوان یک اولویت در ماه ژانویه سرلشکر "ایال ضمیر" را که در امور ایران تخصص دارد به عنوان مدیرکل وزارت امنیت آن کشور منصوب کرد. با این وجود، موازنههای قدرت خلیج فارس و منطقه بیش از آن قوی است که اسرائیل و خواسته هایش یا نظریههای استکباری آن را تحقق بخشد.
عدم وجود متحداناز زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین و تاثیرات متعاقب آن بر اقتصاد جهانی کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه صادر کنندگان عمده نفت ترجیح دادهاند روی موضع آمریکا شرط بندی نکنند و از مشارکت در تحریمها علیه روسیه خودداری کنند. در عوض، آنان همکاری خود را با مسکو برای حفظ قیمت نفت تقویت کرده و در عین حال روابط تجاری و اقتصادی گسترده شان را با چین تقویت نموده اند. این موارد منافع حیاتی بالاتری هستند که اسرائیل هر اندازه نیز که تلاش کند نمیتواند آن را دور بزند.
برای اسرائیل توافق ایران و عربستان سعودی به منظور عادی سازی روابط تحت نظارت دولت چین بهای راهبردی و در ابعاد منطقهای و بینالمللی خواهد داشت چرا که نفوذ منطقهای اسرائیل را محدود میکند و مفهوم اتحاد اعراب و اسرائیل علیه ایران را از بین میبرد. علیرغم آن که اسرائیل به دنبال تقویت روابط با کشورهایی مانند ایتالیا، آلمان، بریتانیا و فرانسه در تلاش برای ایجاد یک محور بینالمللی و منطقهای ضد ایران بوده؛ آگاه است که بازیگران بینالمللی متقاعد نشدهاند که چنین پروژهای بدون تصمیم قاطع امریکا عملی نخواهد شد.
علاوه بر این، اختلال در صادرات نفت، گاز و غلات ناشی از جنگ اوکراین اروپا را از انجام هرگونه اقدام نظامی که باعث تشدید بحران انرژی میشود باز خواهد داشت؛ بنابراین تعجب آور نبود که اتحادیه اروپا به سرعت از توافق عربستان و ایران استقبال کرد و آن را برای ثبات منطقه و حل مناقشه حیاتی تلقی نمود.
در عین حال، توافق ایران و عربستان میتواند به انحصار هستهای اسرائیل پایان دهد و در را برای سایر کشورهای منطقه به منظور دستیابی به قابلیتهای هستهای باز کند. به گفته رسانههای آمریکایی عربستان سعودی به دنبال تایید واشنگتن برای توسعه برنامه هستهای غیرنظامی به عنوان بخشی از بهای عادی سازی بالقوه روابط با اسرائیل است. کشورهای دیگر در شام و شمال آفریقا مانند مصر ممکن است به دنبال انجام همین کار باشند.
این امر کارایی مهمترین نیروی بازدارنده اسرائیل را در بلند مدت کاهش میدهد و نفوذ منطقهای آن را تهدید میکند و به طور بالقوه اثربخشی کلی توافق ابراهیم را محدود میکند.
توازن و تعادل ظریفاین احتمال که توافق عربستان و ایران ممکن است منجر به ایجاد روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و اسرائیل شود را نمیتوان رد کرد. با این وجود، با توجه به اینکه اسرائیل دیگر به عنوان یک چتر امنیتی برای حفاظت از خلیج فارس و هم چنین جایگزینی برای ایالات متحده نیست زمینه آینده چنین معاملاتی متفاوت خواهد بود. در معادلات منطقهای که در حال حاضر در حال شکلگیری است اسرائیل نه بازیگری حیاتی میباشد و نه یک ضرورت امنیتی.
عربستان سعودی بر اساس چشمانداز جدید ریاض به دنبال نقش رهبری کنندگیاش در هر دو سطح منطقهای و بینالمللی است که تحت تأثیر قدرت و نفوذ اقتصادی خود قرار دارد. این کشور قادر به مذاکره در مورد تعادل و توازن ظریف جهانی است که از حالت تک قطبی به کثرت گرایانه در حال تغییر است.
کشورهای خلیج فارس به عنوان اقتصادهای نوظهور در شناسایی و تحلیل ویژگیهای مرحله انتقالی نظام بینالمللی فعال هستند. آنان سعی میکنند موضعی را اتخاذ کنند که بتواند از منافع شان محافظت کند در حالی که سایر بازیگران بر سر نفوذ و هژمونی میجنگند. در عین حال، اسرائیل نگران است که توافق پکن بتواند راه را برای حل و فصل جنگ یمن هموار سازد. این درگیری فرصت بزرگی را برای اسرائیل به وجود آورده تا نفوذ خود را در دریای سرخ و دریای عرب افزایش دهد و خطر این توافق مانع از تلاشهای اسرائیل برای ایجاد پایگاه نظامی در منطقه میشود.
نگرانی دیگر برای اسرائیل توافق جدید طائف در لبنان است که دو طرف آن عربستان سعودی و ایران خواهند بود و ثبات رژیم و اقتصاد لبنان را تضمین میکند. فروپاشی لبنان همواره به نفع اسرائیل بوده است. در واقع، بحران بینالمللی اسرائیل امروز به قدری عمیق است که اتهامات پیاپی بین دولت نتانیاهو و دولت سلف آن تحت رهبری یائیر لاپید و نفتالی بنت در مورد این که چه کسی مسئولیت این شکست استراتژیک را بر عهده دارد برانگیخته است.
تغییر استراتژیهااحیای روابط ایران و عربستان که در سال ۲۰۱۶ قطع شد دلیل دیگری است که نشان میدهد مفهوم "جاده واشنگتن از تل آویو میگذرد" دیگر کاربرد ندارد. استراتژی مبتنی بر تایید واشنگتن و تل آویو نمیتواند امنیت و ثبات منطقه را حفظ کند بلکه خطر تضعیف آن را به دنبال خواهد داشت.
در واقع، برای تضمین موفقیت توافق پکن و توسعه آن رهبران عرب باید استراتژیهای خود را در قبال قدرتهای تاثیرگذار چه در سطح منطقه و چه در سطح بین المللی مورد بازنگری قرار دهند. منافع ملی اعراب مستلزم بازنگری دقیق در موقعیت اسرائیل در معادلات منطقهای و کاهش نفوذ آن است.
از سوی دیگر برای فلسطینیان توافق ایران و عربستان فرصتی است که چشم اندازهای تازهای را در مبارزهشان برای دستیابی به حقوق مشروع شان میگشاید. از آنجایی که افراط گرایان سکاندار رهبری اسرائیل امروز با یک بحران بزرگ روبرو هستند تغییرات مستمر در ساختار نظام بینالملل مستلزم مشارکت فعال کشورهای عربی منطقه است که میتوانند سازوکارهای جدیدی را برای جلوگیری از توسعهطلبی، افراط گرایی و نژادپرستی اسرائیل ایجاد کنند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: آشتی ایران و عربستان ایران و عربستان عربستان سعودی بین المللی خلیج فارس منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۴۶۲۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه سازندگی: مهدی نصیری توهم اتحاد نامقدس دارد
مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاستهای حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختارها حمله میکرد طی روزهای گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.
او در اولین فرصت نیز در گفتوگویی با تلویزیون بیبیسی در اقدامی عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برد که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخهای میپیچد؟ او اصلاحطلب است؟ خیر. آزادیخواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او بهخصوص در سالهایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمیشود. چه آنکه مقالات تندوتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راهاندازی شد تا با تندرویهای بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد. هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر میکرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر میکرد و وی را تخفیف میداد. با این حال مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.
اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتوگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟
فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟ فرض محال که محال نیست اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد. مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانیگرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زدهاند. شما نیز اکنون در همان جایگاه نشستهاید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کردهاید، میتوان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشید.
منبع: سازندگی
انتهای پیام/